از تصمیم شما برای مطالعه و یادگیری اصولی این فضا بسیار خوشحالم. بنظر من شما تصمیم هوشمندانه ای گرفتید در دنیای امروزه با اتفاقات اخیر، دنیای دیجیتال پیروز همه ی میادین بازارهای سنتی است. من اینجام تا به شما در فضایی جذاب کلیه مباحث لازم را یاد بدهم و شما با ...
انسان از هر چیزی که منع می شود حریص تر می شود نویسنده و کارگردان: پیام صیدی دستیار کارگردان : لیلا دادخواه تهرانی بازیگران: یلدا رحیمی لیلا دادخواه تهرانی مهیار…
ابزار های هوشمند جایگزین روابط گرم و فعالیت های اجتماعی اشخاص شده اند. نویسنده و کارگردان : پیام صیدی دستیار اول کارگردان : مصطفی موحد نیا دستیار دوم کارگردان :…
نمایش «بی پدر» بر اساس داستان معروف «شنگول، منگول و حبۀ انگور» نوشته شده که کمتر کسی پیدا می شود که این داستان را حداقل یک یا چند بار در کودکی از پدر و مادر خود قبل از خواب نشنیده باشد، کتابهای مربوط به کودکان را دربارۀ آن نخوانده باشد یا انیمیشن های تلویزیونی آن را ندیده باشد. این بار داستان به گونه ای دیگر رقم می خورد؛ گرگ با مادر بزغاله ها ازدواج می کند و همراه با توله اش (گرگک) به آنان پیوسته و زیر یک سقف، زندگی مشترکی را آغاز می کنند. این ترکیب نامتجانس، موجب بروز فجایعی می گردد که تمامی آنها با دقت و جزئیات فراوان بر صحنه آفریده و ترسیم می شوند.(بیشتر…)
پژوهش حاضر به منظور تحلیل دستاورد های استانیسلاوسکی و آندره آنتوان به نگاهی به مکتب ناتورالیست انجام گرفته است . بدین منظور از روش توصیفی استفاده شده است. اطلاعات و داده های پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای جمع آوری شد. مهمترین یافته ها و نتایج حاصل از پژوهش حاکی از این است که آندره آنتوان نخستین بار امکانات اجرایی را در اختیار آثار ناتورالیستی در روی صحنه قرار داد و نخستین مشغله ی هنرمندانی چون آنتوان و استانیسلاسکی ، پرورش بازیگرانی بود که قادر می بودند مفاهیم ناتورالیستی را درک کرده و آنها را در روی صحنه به نمایش گزارند. نتیجه اصلی این پژوهش مبین این مسئله است که شکل گیرى اندیشه هاى ناتورالیستى را باید در درجه ى اول نتیجه ى غرور علمى غرب و در مرتبه ى بعد، محصول روش افراطــى در نقل و نمایش واقعیت و اصرار در ورود روش هاى علــم تجربى در آفرینش و تحلیل هاى ادبى دانســت. تحلیل و بررسی دستاورد های آندره آنتوان حاکی از آن است که او با زیر پا گذاشتن تئاتر قراردادی بورژوازی بازیگران را ملزم به بازی واقعی کرد. با استفاده از تکنیک دیوار چهارم گام مؤثری در ایجاد توهم واقعیت برداشت. از طرفی دیگر سیستمی که استانیسلاوسکی در آموزش بازیگران ابداع کرد به آشکار کردن جنبه های پنهان روابط بین مردم و آشکار سازی عناصر زندگی روزمره آنها می پرداخت. سرانجام این سیستم برای هر بازیگر این بود که بازیگر بتواند سهم خود را زنده و تاثیر گذار بر روی صحنه ادا کند بدون اینکه در دام باور به شخصیت نمایش و یکی شدن با او افتد.(بیشتر…)